بهترین آموزشگاه موسیقی تهران

بهترین آموزشگاه گیتار تهران و بهترین آموزشگاه پیانو تهران بهترین آموزشگاه سه تار تهران

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

نکات مهمی که یک خواننده باید به آن توجه کند

 

 

آموزش آواز خوانی 

مقدمه ای برای تکنیک های آواز خوانی

 

بسیاری از آواز ها معمولا با روشی تقلیدی صورت میپذیرد که این اشتباهی رایج در میان ما ایرانی هاست .در اینجا سازی هاتکنیک ها و راهکارهایی برای آوازخوانی اصولی را به شما آموزش خواهد داد.

 

در این مقاله، که بایستی تنها به عنوان مقدمه‌ای بر بحث‌هایی ژرف‌تر در رابطه با فن آوازخوانی به شمار رود، ازپرداختن عمیق به شیوۀ فراگیری تخصصی اجزاء این فن خودداری و تنها به آنها اشاره شده است. همچنین از برخورد روانشناختی با پدیده صدای آوازی نیز – به دلیل فراتر رفتن از هدف این مقاله – به عنوان آغاز یک گفتگو خودداری می‌شود. باشد که در فرصتی مناسب به این نکات مهم نیز پرداخته شود.

 

آموزش آواز ایرانی به شکل گروهی و با روش تقلیدی انجام می‌گیرد. دراین روش آموزگار (استاد) بیتی ازشعری را درگوشه ای می‌خواند و هنرجویان حاضر درجلسه یکی پس ازدیگری بنا برتوان خود آن را تکرارمی‌کنند. با تمرین و ممارست فراوان درطول روزهای بین جلسات درس بایستی گوشه مورد نظرملکه ذهن شود و خواندن آن حتی الامکان روان و با شیوۀ ادای آموزگار نزدیک و تا حد ممکن با آن یکسان گردد.
دراین شیوۀ آموزش به نکات اساسی و مهم که به فن آوازخوانی یا تکنیک آواز مربوط می‌شود پرداخته نمی‌شود. حتی دست اندرکاران این رشته به این بهانه که تکنیک خواندن آواز ایرانی با آواز کلاسیک غربی متفاوت است، ازهرگونه بحثی دراین باره خودداری می‌کنند.

 

 

 اما فن یا تکنیک آوازخوانی چیست؟

 

آن عبارت است از تسلط بر تنفس صحیح، داشتن حنجره ای بدون تنش و کاملا آزاد، قدرت به کارگیری آگاهانۀ حفره‌های تشدید صوت، مهارت درتلفظ دقیق واژه‌ها و چالاکی عضلات مربوط به آن و قدرت شنوایی دقیق ارتفاع اصوات و ادای دقیق آنها. با توجه به این تعریف تنها یک روش صحیح برای خواندن آواز وجود دارد و آوازایرانی نیز از آن مجزا نیست. لازم به توضیح است که دراین بحث به کارگیری واژۀ  «آواز»  به مفهوم سنتی آن که از« تصنیف» متمایز می‌گردد نیست، بلکه دراینجا این واژه  به جای «عمل آوازخواندن» به طور کلی به کار می‌رود.

 

اید یادآورشد که آفریدن یک اثرهنری با تسلط بر فن و تکنیک و به کارگیری آن هنردو مبحث کاملا جداگانه هستند . تنها تسلط و آگاهی بر فن و ابزار یک هنر، ازهنرجو یک هنرمند نمی‌سازد، در عین حال هنرمند بدون تسلط بر فن یا به تعبیری زبان هنری اش نیزغیرقابل تصور است. هنرمند کسی است که بتواند فن آموخته شده را با استعدادها و قدرت خلاقۀ خود درهم آمیزد تا حقیقتی را که برای بازگو کردن دارد به بهترین و مناسب ترین شیوه و دوراز تصنع بیان کند. این پدیده برای تمام هنرها صادق است، برای مثال یک نقاش بایستی به قوانین فیزیکی رنگ و نور، رموزترکیب رنگها و تاثیر آنها و خاصیت مواد و ابزار مورد استفاده در هنرنقاشی، تسلط داشته باشد تا بتواند آنها را آگاهانه برای نقش کردن احساس خود و یا بیان موضوعی که مطرح کردن آن را ضروری می‌داند به کار بندد. دررابطه با موضوع مورد بحث ما، تکنیک آوازعبارت است از تسلط بر فن آوازخوانی و درمورد هنرمند آوازخوان به کارگیری این فن برای بیان احساسات نهفته در یک آواز و به گونه ای آفرینش دوبارۀ آن هنگام اجرا.
ازتعریف بالا می‌توان این نتیجه را گرفت که یادگیری فن آواز عبارت است ازانجام دادن تمرین‌هایی هدفمند، جدا از یادگیری یک ترانه یا تصنیف یا آریا یا گوشه‌های یک دستگاه، برای فراگیری تنفس صحیح، آزادسازی صدا ازهر گونه تنش مزاحم و بازدارنده، قوی کردی و تحرک بخشیدن به عضلات مربوط به گفتار، پرورش شنیدن صحیح اصوات و ادای دقیق و ژوست آنها.
بیشتردست اندرکاران موسیقی ایرانی خصوصا خوانندگان وآموزگاران آوازایرانی براین گمانند که یا صدایی تحریر دارد (چیزی که به تحرک ارگان آواز و چالاک بودن آن بازمی‌گردد) یا ندارد. این طرزتفکر باعث شده است که خواندن آواز تنها در انحصارعده ای محدود که صلاحیت آنها را فقط آموزگاران این رشته تشخیص می‌دهند، باقی بماند و افراد دیگر با این باور که صدایی انعطاف ناپذیر و بدون تحریر دارند ازیادگیری این هنر والا محروم بمانند. این آموزگاران به خود زحمت پرداختن به نکات زیررا نمی‌دهند:
چرا صدایی تحریر دارد و صدایی دیگر فاقد آن است؟ چرا صدایی نرم و متحرک و پرانعطاف است و صدایی دیگرسفت و پرتنش؟ چرا یک صدا با ظرافت و مهارت قادر به اجرای تحریرهای موسیقی ایرانی است و صدایی دیگر با ظرافت و مهارتی کمتر؟ و اصولاً آیا امکان رسیدن به انعطاف و ظرافت دراجرای تحریرها برای صدایی که این توانایی را ندارد یا به طور محدود بر آن مسلط است، وجود دارد یا نه؟
باید بدانیم که اصولا شرایط طبیعی برای تمام کسانی که ازسلامت حنجره برخوردارند برای آموختن آواز و پرورش صدای آوازی موجود است. ساده ترگفته شود هرانسان سالم با شرایط فیزیکی سالم برای صحبت کردن یا آوازخواندن به دنیا می‌آید. عملکرد حنجره مانند دیگراندامهای درونی بدن تحت کنترل مستقیم انسان نیست. این بدین معنی است که تارهای صوتی به عنوان منبع تولید صوت یا وظیفۀ خود را سالم و درست انجام میدهند یا درانجام فونکسیون خود به دلایلی دچاراشکال هستند.
هنگام آوازخواندن بدن ما تبدیل به یک ساز می‌گردد. اجزای اصلی تشکیل دهندۀ این سازعبارتند ازحنجره، دستگاه تنفسی، اندام گفتار، حفره‌های تشدید صدا. مجموعۀ همکاری تمام این اجزاء با هم صدای آوازی را تشکیل می‌دهد.
دستگاه صوتی یا حنجره شامل تارهای صوتی واستخوانها وغضروف‌های مربوط به آن درمیان گروهی از ماهیچه‌ها که آن را میان خود نگاه داشته اند در بالای نای به اصطلاح آویزان است.
دستگاه تنفسی شامل قفسۀ سینه – که خود شامل دنده‌ها و ماهیچه‌های میان دنده‌ای است و شُشها، نای، نایژک‌ها را در میان می‌گیرد بوسیلۀ پردۀ دیافراگم از ناحیۀ شکم جدا میشود. علاوه بر آن ماهیچه‌های پشت و شکم نیز در تنفس سهیم هستند.
اندام گفتارمجموعه‌ای از ماهیچه‌های کوچک و بزرگ، آرواره‌ها، لب‌ها، زبان و کام است.
مهمترین حفره‌های تشدید صدا، دهان و حفره‌های بینی و سینوس‌ها هستند علاوه بر آن حلق و قفسۀ سینه نیز خود تا حدودی به تشدید صدا کمک می‌کنند. استخوانها و ماهیچه‌های تمام بدن می‌توانند حامل طنین یا رزونانس باشند.

آموختن تنفس صحیح اولین قدم در راه پرورش صداست

تنها با تنفس صحیح است که حنجره عکس العمل سالم نشان داده و آماده برای خواندن می‌شود. آموختن تنفس صحیح  و مهارت در به کارگیری آگاهانه آن، دست یافتن به چالاکی درحرکات ماهیچه‌ها و اندام‌های مربوط به آن خود سبب می‌شوند که بیشتر تنش‌هایی که درنتیجه کمبود تحرک به وجود آمده‌اند رفته رفته ازمیان بروند. کیفیت تنفس و پرانرژی بودن یا نبودن آن تعیین کنندۀ بُرد، نفوذ، قدرت و طنین  صدا است. تنفس صحیح و آگاهی بر رابطۀ آن با عملکرد سالم دستگاه صوتی برای سلامتی و پرورش صدای خوانندگان یا کسانی که به‌کارگیری صدا جزئی ازحرفه‌شان  میباشد، مانند بازیگران، آموزگاران ، گویندگان و…. ضروری است.
تمرین‌های مربوط به گفتاربرای قوی و ماهر کردن، سرعت عمل بخشیدن و تحت کنترل درآوردن عضلات مربوط به آن است. هدف، دستیابی به حداکثر کارآیی با به کارگیری حداقل انرژی یا نیرو است. حرکاتی که برای ادای واژه‌ها صورت می‌گیرند بایستی بسیار ظریف و متمرکز در قسمت پیشین دهان باشند. ادای واژه‌ها در قسمت پسین دهان، حلق، گلو و به کارگیری بیش از اندازه آرواره برای ادای واژه‌ها ـ چیزی که نزد بیشتر خوانندگان آواز ایرانی مشاهده می‌شود ـ نه تنها تلفظ روشن و واضح آنها را مشکل می‌کند بلکه سدی است برای اجرای نرم و روان ظرائف و تحریرهای موسیقی ایرانی. هر گونه تنش در ناحیۀ لبها، دهان، آرواره ، کام و بخش پَسین زبان و حلق حتی اگر ناچیز هم باشد نه تنها تحرک صدا بلکه طنین آن را نیزمحدود می‌کند.
بنابراین هدف از تلاش برای تسلط برفن آوازخوانی چیزی نیست به جز آزاد کردن تدریجی صدا- و ارگان‌هایی که در تولید صدای آوازی سهیم هستند- ازهرگونه تنش بازدارنده، قوت بخشیدن به ماهیچه‌های مربوط به آن ورسیدن به صدایی پرطنین، رسا، پرتحرک، سرزنده و پراحساس با قدرت گفتاری واضح و روشن؛ و افزایش حساسیت حنجره برای برانگیخته شدن به وسیلۀ بنیادی‌ترین تلاش. تنها با تسلط به فن یا تکنیک خواندن آوازاست که می‌توانیم از ساز درون خود برای سال‌های زیاد بدون نشانه‌های فرسودگی استفاده کنیم. در حقیقت با یادگیری فن خواندن آوازدر یک روند صبورانۀ جستجو در خود، هنرجو صدای حقیقی خود را به تدریج کشف می‌کند و آن را برای عملکرد سالم آماده می‌سازد.

انعطاف ناپذیری و پرتنش بودن صدا یا به تنش، ضعف و تنبلی ماهیچه‌های تنفسی،  تولید صدا و گفتاری بازمی‌گردد یا به کاربرد آنها با تلاش بیش ازحد و فشار. اشاره می‌کنم که هر ماهیچه ای از بدن که همواره به کارگرفته نشود رفته رفته توانایی و کار‌آیی  خود را از دست داده می‌دهد. این قانون برای ماهیچه‌های مربوط به تولید صدا، تنفس و ماهیچه‌های گفتاری نیز صادق است. به عبارتی با پرورش صدای آوازی به تدریج ماهیچه‌ها و اجزایی که درتولید صدای رسا و پرطنین سهیم هستند بار دیگر قوی و چالاک شده و ازتنش‌ها آزاد می‌گردند تا حنجره بتواند عملکرد طبیعی و زنده ای را که درخود نهفته دارد بدون محدودیت انجام دهد. ممکن است ازخود بپرسیم “چرا باردیگر”؟ کافی است که در شیوۀ خواندن و اصولا حرکات جسمی کودکان و نوجوانان در مقایسه با بزرگسالان ـ در سنین متفاوت ـ  تأمل کنیم تا پی ببریم که در روند رشد چگونه انرژی طبیعی و تحرک جسمی درنزد بزرگسالان به تدریج محدود شده است. این محدودیت همان گونه که اشاره کردم دردستگاه تنفسی و اندام گفتاری و حنجره نیز انعکاس یافته و کارآیی آنها را محدود می‌کند. اما هدف پرورش صدای آوازی تنها رسیدن به چالاکی و قدرت طبیعی ماهیچه‌های مربوط به آن نیست ، هدف مهم دیگر آگاهی یافتن به عملکرد سالم ارگان صدا برای به‌کارگیری آگاهانه آن است.
آموزگاران باید توجه داشته باشند که هرهنرجو با ذوق، استعداد و توانایی‌های خاص خود برای فراگیری آواز به آنها مراجعه می‌کند. او باید قادر باشد نقاط ضعف و توانایی‌های هنرجو را به خوبی تشخیص دهد و برای از میان برداشتن ناهنجاری‌ها و تنش‌های صدای او تمرین‌هایی درخور یافته و در پرورش سالم  صدایش او را یاری کند. تمرین‌های بی‌هدف و نامناسب با توانایی‌ها و نیازهای هنرجو درپرورش صدای او یا بی‌تأثیرند و یا در بیشتر موارد خود باعث ایجاد تنش و سفتی عضلات می‌گردند. بنابراین توصیه می‌کنم درس آواز انفرادی داده شود، چون تمرینی که برای یک هنرجویان ضروری است شاید برای دیگری بیهوده باشد. البته این به این معنی نیست که هنرجویان درکلاس آواز یکدیگرحضور نداشته باشند. مشاهدۀ درس آواز و آگاهی به توانایی‌ها و ضعف‌های یکدیگر نیز می‌تواند برای پیشرفت تکنیک مشاهده کننده مثبت و سازنده باشد.

همه مطالب درباره آواز خوانیآموزش آواز (گام به گام)

وسعت صدای هر فرد بسته به ساختمان حنجرۀ او به طورطبیعی تعیین گردیده است و فقط دراین محدوده، صدا می‌تواند با بیشترین توانائی و تحرک خود طبیعی ترین و خوشایندترین کیفیت و طنین را دارا باشد. هر گونه کوشش خواسته یا ناخواسته برای نادیده گرفتن طبیعت یک صدا باعث ایجاد تنش و نهایتاً صدمه دیدن آن می‌گردد. تقسیم کردن صدای انسان‌ها فقط به دو گروه صدای زنانه و صدای مردانه روش دقیقی نیست، زیرا نزد هر یک از این دو گروه تقسیمات فرعی دیگری نیز وجود دارد ( برای نمونه صدای زنانه که به طور کلی به سه گروه صدای زیر، میانی و بم زنانه تقسیم می‌گردد) . به‌علاوه باید میان صدای بزرگسالان با کودکان و نوجوانان تفاوت قائل شد. تمرین‌ها یا حتی شیوه‌هایی که برای آموزش صدای بزرگسالان در نظر گرفته می‌شوند در بیشترمواقع برای صدای لطیف و حساس کودکان و نوجوانان مناسب نیستند زیرا آمادگی کودکان برای تقلید بی چون و چرا، حتی ازروش خواندن اشتباه آموزگاران ، آنها را ازگزند آسیب‌های جدی وغیر قابل علاج مصون نگاه نمی‌دارد.
در روش تقلیدی اصولا مبنا صدای آموزگاراست و سازهمراهی کننده در کلاس آواز نیز- معمولاً تار یا سه تار- هماهنگ با صدای او کوک می‌شود. سوال این است که آیا می‌توان با این روش در یک کلاس گروهی – گاهی ۱۰ تا ۱۵ نفر- تک تک هنرآموزان را هماهنگ با احتیاجات صدایی آنها آموزش داد؟

متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل کمبود متخصص در زمینه‌های هنرموسیقی (و نه تنها در این هنر) در ایران، کارها نه به کاردانان این رشته بلکه به افرادی کم‌مایه و فرصت طلب با مهارت‌هایی محدود و نارسا واگذاشته شده است. این اشخاص معمولاً عنوان استاد را نیز یدک می‌کشند. درچنین شرایطی آوازخوانانی پروش می‌یابند که به جای خواندن، عموما یا ناکوک و نارسا می‌خوانند و یا در نهایت بدون دستیابی به کاراکتر واقعی و ویژگی‌های درونی صدای خود، صدای آموزگار خود را تقلید می‌کنند.

 

سلامت صدا برای خواننده ها :

حتما دقت کردید که صدای یک خواننده را پس از یک مدت می شنوید متوجه می شوید که از صدای زیبای قبلی خود چقدر فاصله گرفته و صدای خوش خود را از دست داده است

علت چیست ؟؟

خوانندگی یکی از حرفه های مورد اقبال عموم جامعه است و افراد بسیاری از پیر و جوان و دختر و پسر ، علاقه مند به خواننده شدن هستند و بعضی از این افراد با صرف هزینه های زیاد قطعاتی را تولید و روانه بازار موسیقی می کند اما متوجه می شوند که هیچ اتفاقی برایشان نمی افتد و یا اینکه پس از مدت کوتاهی  کاملا فراموش می شوند اما بعضی با صدایی بسیار با کیفیت و زیبا چندین سال در دل مخاطبان خود همیشه محبوب خواهند ماند .

علت چیست ؟؟

هر صدایی توسط یک ساز تولید می شود و صدای انسان توسط حنجره تولید می شود ، حال در نظر بگیرید که یه نوازنده با ساز خود رسیدگی نکند و مثلا ساز گیتار بدون مراقبت از گیتار خود و توجه به کوک سیم ها و تعویض به موقع سیم ها ، پس از یک مدت چه بلایی بر گیتار خود خواهد آورد و چه صدای وحشتناک گوش خراشی تولید خواهد کرد ،

حنجره انسان نیز همچون ساز نیاز به مراقبت دائم و رسیدگی دارد و در صورت بی توجهی به آن با عواقب جبران ناپذیری مواجه خواهد شد .

 سلامت صدا و حنجره به چه صورت است:

صدا مهم ترین ابزار یک خواننده است. هملن طور که یک نوازنده سازش را تنظیم واصطلاحا " کوک" می کند، یک خواننده هم باید توجه فراوانی به صدایش داشته باشد. در غیر این صورت صدا دچار گرفتگی، خستگی و در نهایت آسیب های جبران ناپذیر خواهد شد. برای حفظ سلامت صدای خود به نکات ساده اما کاربردی زیر توجه کنید:

  •         با یک اصل ساده آغاز کنید .
  •         حتما تحت نظر یک استاد آواز خوب کار کنید و تمرین کنید .
  •          به تغذیه و سلامت عمومی خود توجه کنید.
  •          غذای سالم بخورید؛ به قدر کافی آب بنوشید؛ سیگار نکشید؛  از مصرف الکل و  کافئین بپرهیزید و خواب  کافی داشته باشید.
  •         هرگز بدون گرم کردن صدایتان آواز نخوانید.
  •         فشار ناگهانی روی تارهای صوتی مثل سرفه های شدید ، صاف کردن کردن گلو و فشارهای زیاد روی تارهای صوتی باعث آسیب های جبران ناپذیر بر تار های صوتی و نتیجتا صدای خواننده می شود .
  •         "قلق" های صدایتان را بشناسید: بعضی صداها به غذاهای خاصی واکنش آلرژیک نشان می دهند. مثلا لبنیات و فست فود ها صدای بعضی خوانندگان را تحت تاثیر قرار می دهد.
  •         از مصرف الکل و  کافئین بپرهیزید.
  •         هر روز به صدایتان چند استراحت کوتاه بدهید. مثلا اگر استاد آواز هستید در فاصله بین کلاسها صحبت نکنید.
  •         به صدایتان آسیب نزنید . از فریاد زدن و یا با صدای بلند حرف زدن  در یک مکان شلوغ خودداری کنید.
  •         ماهیچه های حنجره و گردن خود را در همه حال، حتی هنگام خواندن  نت های بالا منبسط و آرام نگه دارید.
  •         به صحبت کردن روزمره خود توجه کنید. سعی کنید بیشتر نفس بکشید تا صدای سالم تری داشته باشید.
  •         وقتی مریض هستید،  به صدای خود استراحت دهید. اگر به خاطر عفونت و یا سرما خوردگی صدایتان گرفته است، از صحبت کردن اجتناب کنید.
  •         محیط زندگی و کار خود را مرطوب نگه دارید. به یاد داشته باشید که رطوبت برای صدا بسیار مفید است.    

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریتم آوا

اشتباهات رایج در نوازندگی گیتار :

اشتباهات رایج در نوازندگی گیتار :

طرز صحیح گرفتن گیتار

 

 امروزه گیتار یکی از محبوب ترین سازها در سرتاسر جهان می باشد . توانایی های بالای تکنیکی و صدای دلنشین و هارمونی منحصر به فرد ، باعث شده جایگاه خود را در بیشتر سبک های موسیقی ( موسیقی پاپ ، موسیقی کلاسیک ، موسیقی جز ، موسیقی فلامنکو ) پیدا کند و هر روزه بر مشتاقان خود بی افزاید .

گیتار را می توان در سطح مختلف نواخت و لذت برد . ممکن است آن را به عنوان ساز همراه با یک خواننده بنوازید و یا قطعات مشکل کلاسیک را اجرا کنید و یا به فکر اجرا قطعات پر شور و سریع فلامنکو باشید فرق نمی کند ، برای دستیابی به اجرا مناسب و گوش نواز باید به درستی تمرین کرد .

امروزه متدهای فراوانی چه به صورت مکتوب و یا به صورت تصویری ( شبکه های اجتماعی ) که به ارتقا سطح کیفی نوازندگان کمک شایانی می کند

البته آموزش صحیح و زیر نظر بهترین استاد گیتار، همیشه مطمئن ترین راه است زیرا آموزش به صورت خودآموز می تواند باعث مشکلاتی در روند یادگیری شود.

در این یادداشت سعی شده  به طور مختصر به برخی از اشتباهات و مشکلات در سطوح مختلف فراگیری اشاره کنیم :

1- اکول

2-ضرب آهنگ

3-سکوت

4-تمرینات نا منظم

5-عدم رفع مشکلات جزئی در نواختن

6-جمله بندی و فرم

7-دینامیک و رنگ آمیزی صوتی

8—عدم شناخت کامل صفحه انگشت گذاری و پوزیسیون

9-هارمونی گیتار

10-تئوری موسیقی و گوش کردن صحیح موسیقی :

1- اکول :

هنرجویان عزیز باید در دوره های ابتدایی شروع آموزش حتما به طرز صحیح نشستن و گرفتن گیتار دقت کنند ،

نوازندگان زیادی هستند که علیرقم داشتن تکنیک قابل قبول به علت بد گرفتن و نوع ناصحیح نشستن یک حالت خامی را به مخاطب القا می کنند

نکته مهم بعدی در مورد طرز صحیح انگشت گذاری دست راست و چپ و برای نوازندگانی که با مضراب می نوازند شیوه درست گرفتن پیک و ضربه زدن است.

   ** ساز زدن جلو آینه کمک زیادی به رفع این مشکل می کند **

2- ضرب آهنگ :

درک ریتمیک برای هنرآموزان موردی حیاتیست و اگر این نقیصه برطرف نشود هر قدر هم که به ظاهر تمرین کنید و در تصورتان رو به پیشرفت باشید در نهایت هیچ آهنگی را نمی توانید بدرستی اجرا کنید .

پس بسیار مهم است که هنر آموزانی که از پایه با این مشکل رو به رو هستند تمرین ریتم خوانی را زیر نظر استاد مربوطه در برنامه تمرین خود قرار دهند.

و برای بالا بردن توان ریتمیک و یادگیری وزن خوانی از کتاب های ریتم خوانی و دشیفراژ و با یادگیری فیگورهای ریتمیک ، البته به همراه مترونم ، می توان تا حد زیادی بر این مشکل فائق آمد . 

3-  سکوت :

بسیاری از هنرآموزان تعریفی که در ابتدا از موسیقی پیدا می کنند این است :

( نواختن پیاپی نت ها)

در صورتی که موسیقی مجموعه ای از صداها و سکوت هاست

بسیار مهم است که نت ها و سکوت ها دقیقا به اندازه کشش زمانی شان اجرا شوند.

( اجرای درست سکوت است که به موسیقی غنای بیشتری می بخشد . )

4- تمرینات نامنظم و عدم تمرکز هنگام تمرین:

یکی از مشکلات هنرجویان موسیقی در شروع بی نظمی در تمرین است . معمولا وقتی از آنها پرسیده می شود که تمرین کرده اند ؟

جواب مثبت می دهند .

ولی نتیجه کار خوب نیست .

تمرین منظم و تکرار هر روزه با تایم مشخص به رشد نوازنده کمک شایانی می کند .

** در ساعاتی که خسته هستید تمرین نکنید**

5- عدم رفع مشکلات جزئی در نواختن :

خیلی مواقع نوازنده در قسمتی از قطعه دچار مشکل می شود و بدون رفع آن دنباله قطعه را می نوازد یا موقع تمرین هربار که به آن مشکل بر می خورد ، به اول قطعه رجوع می کند و با سهل انگاری از آن قسمت می گذرد و این باعث می شود که هر بار که اجرا می کند قطعه ناقص باشد .

6- عدم دقت به جمله بندی و فرم :

خیلی از هنرآموزان قطعات را گزینشی تمرین می کنند بدین معنی که بعضی از قطعات را بسیار عالی و برخی دیگر را اصلا اجرا نمی کند . معمولا دلیلی که برای ای کار می آورند این است که ما فلان قطعه را درست نداریم  . این نگرش غلط است ,؛؛

هیچ آهنگی اشتباه ساخته نشد بلکه این درک نادرست ما از آن قطعه است تا وقتی که به جمله بندی اثر دقت نکنیم و درک صحیحی از آن قطعه نداشته باشیم هر چقدر هم تلاش کنیم نتیجه نهایی و اجرا خوب نخواهد بود .

7- دینامیک و رنگ آمیزی صوتی :

در موسیقی تکنیک و یا سرعت بالا در ساز زدن کافی نیست .

در واقع برای احساس در موسیقی رعایت دینامیک بسیار حیاتی است زیرا بدون دینامیک موسیقی حالتی مکانیکی و غیر واقعی پیدا می کند .

علاوه بر این در گیتار با استفاده از مناطق مختلف قرار گرفتن دست راست می توان به رنگ صوتی مطبوع و دلنشین دست یا نت .

8- عدم شناخت کامل صفحه انگشت گذاری و پوزیسیون ها :

بسیاری از نوازندگان فقط مناطق خاصی از صفحه انگشت گذاری گیتار خود را می شناسند .

معمولا روند حرکتی در پوزیسیون اول و حرکت بر روی سیم اول برای این عزیزان کفایت

می کند در صورتی و پوزیسیون های  گیتار را به طور کامل بشناسد و در مواقع ضروری برای بیان بهتر ، بهترین روند (   scale   ) را انتخاب .

9- هارمونی گیتار :

گیتار دارای هارمونی خاص و بسیار دلپذیر است . بخشی که گیتار را از سازی صرفا ملودیک به سازی با توانایی بالا در همراهی و اکومپانیمنت تبدیل کرده است . متاسفانه به دلیل عدم شناخت کافی از هارمونی گیتار معمولا به چند آکورد بسنده می شود و یا از چند کادانس تکراری استفاده می شود در صورتی که می توان با تمرین و خلاقیت ،  هارمونی را در نقاط مختلف گیتار کشف و ارائه کرد .

10- تئوری موسیقی و گوش کردن صحیح موسیقی :

در کنار تمرین عملی و روزانه  ، تئوری موسیقی و خواندن کتابهای مرتبط با موسیقی ، به فهم شما از موسیقی کمک بسیاری می کند .

گوش کردن مداوم به موسیقی های مختلف و سعی در پیدا کردن فرم ، دینامیک و لایه های مختلف یک اثر به شما کمک می کند تا گوش خود را تقویت کنید .

روش صحیح به دست گرفتن گیتار

بسیاری از نوازندگان گیتار بخصوص افراد مبتدی ، غالبا از درد کتف یا کمر شکایت می کنند. علت این درد و ناراحتی را باید در نحوه نشستن و به دست گرفتن گیتار در این افراد جستجو نمود. مانند هر کار و عمل دیگری در نوازندگی نیز استقرار صحیح بدن را باید پایه شروع آموزش دانست.

 

  • بخاطر داشته باشید همیشه کمر خود را راست نگه دارید. این کار در ابتدا برای هنرجویان مشکل می باشد زیرا برای دیدن فرت بورد و حرکت دستانشان مجبورند به جلو خم شوند اما به مرور زمان و با تمرین بیشتر دیگر نیازی به دیدن دستان خود نخواهید داشت. 
  • برای افراد راست دست بهترین شیوه، قرار دادن گیتار روی پای راست می باشد. توجه داشته باشید که طوری باید گیتار را نگه دارید که روی ران پای شما سر نخورد و ثابت نگه داشته شود. برای کنترل ساز فشار بیش از حد به بدن وارد نکنید. 
  • برای جلو گیری از ایجاد خستگی و درد در گردن سعی کنید که همیشه گردنتان را هم مانند کمر راست نگه دارید. برای این منظور جهت خواندن کتاب نت، از پایه نگه دارنده استفاده کنید و هیچگاه کتاب نت خود را پایین تر از صورت خود قرار ندهید زیرا در اینصورت مجبور خواهید بود برای دیدن نتها گردن خود را به سمت پایین خم کنید. 
  • در صورتیکه صندلی شما بلند است و گیتار به درستی روی پای شما قرار نمی گیرد می توانید از پایه های مخصوصی که در بازار موجود است استفاده نمایید.
  • آموزش صحیح گرفتن گیتار

نحوه گرفتن گیتار کلاسیک

اولین تکنیک قبل از شروع به هر تمرینی این است که شما باید یاد بگیرید چگونه یک استاد آموزش گیتار کلاسیک را نگه دارید و از نحوه نشتستن و یادگیری اصولی گرفتن گیتار جهت جلوگیری از دردهای عضلانی، کمردرد و … اطمینان پیدا کنید.

صندلی، زیرپایی، حالت دست ها (راست و چپ) و پاها را باید مورد توجه قرار دهید.

سه روش برای نگهداشتن گیتار وجود دارد:

۱- روش راحت یا غیر جدی
۲- روش کلاسیک
۳- نگهداری با تسمه (بند گیتار)

در اینجا ما به  شما روش کلاسیک را توضیح می دهیم:

ابتدا بدون در دست داشتن گیتار و نسبت به  قد خودتان روی صندلی بنشینید و به صورتی که فقط ارتفاع مناسب با پاها و زاویه تقریباً ۹۰ درجه را داشته باشد. هر دو پای خود را روی زمین بگذارید و به اندازه عرض شانه باز کنید به صورتی که اطمینان حاصل کنید که روی صندلی نشسته اید و بیش از حد به عقب برنگشته باشید. سعی کنید ستون فقرات، گردن و سر خود را صاف نگهدارید و تعادلی بین آن ها ایجاد کنید. هدف از این نوع نشستن این که هر دو دست دسترسی آسان به سیم های گیتار را داشته باشد. اگر از زیرپایی استفاده می کنید آن را تا درجه ۳-۴ تنظیم کنید.

 

ران پای چپ باید روی به جلو قرار داشته باشد. پای راست باید به اندازه کافی در جهت کششی قرار گیرد تا بتوانید پایین گیتار را روی پا نگه داشت.

قسمت فوقانی گیتار کاملاً روی قفسه سینه شما قرار بگیرد و در گودی گیتار روی ران پای چپ باشد به گونه ای که مثلثی در فضای خالی (قسمت فوانی گیتار، فقسه سینه و پای چپ)  ایجاد گردد. 

زاویه بازوی دست چپ نسبت به زمینه قائمه است. انگشت P با زاویه ۴۵ درجه روی سیم ششم قرار می گیرد.

ساعد دست راست درست پشت خرک پایین قرار می گیرد.

 

انگشتان دست راست باید سیم ها را در اطراف لبه دهان ی صدا (نزدیک به پل) را لمس کند و همچنین به صورت عمود قرار گیرند.

نکاتی برای نشستن درست با گیتار و موقعیت با پایه

۱– صاف در جلوی صندلی بنشینید
۲- زانو در زاویه ۹۰ درجه، پاها بر روی زمین
۳- نگهداشتن سرو و گردن (محور Y) و شانه ها (محور X) در حالت سست و آرام


۴- وسط گیتار در عرض بدن (یعنی فرت ۱۲ از بینی بالاتر) باشد.
۵-گیتار در وسط سینه یعنی بالاتر اما قفسه سینه را لمس کند.
۶- گیتار با گردن زاویه ۴۵ درجه یا کمتر (پایین تر از راستای چشم)، د این موقعیت گیتار بدون تماس دست نگه داشته شده است.
۷- بازوی راست در تعادل باشد یعنی پایین تر از چایی که قسمت منحنی گیتار قررار می گیرد.
۸- هر دو بازو به یک اندازه از بدن کشیده شوند.
۹- هر دو مچ دست به نسبت صاف (راست) و شل  باشد.

بهترین کاری که می توانید برای نشستن و عادت های خوب انجام دهید این است که به صورت مداوم وضعیت خود را نظارت کنید و برای این کار می توانید از یک آینه، ضبط ویدیو و یا از ارافیان و استاد خود بخواهید که به هنگام نواخت موقعیت درست شما را چک کنند.

 طرز نشستن و صحیح بدست گرفتن گیتار کلاسیک

طرز نشستن و صحیح بدست گرفتن گیتار کلاسیک 

در ادامه بصورت عملی نحوه صحیح گرفتن گیتار را در سبک کلاسیک تجربه خواهیم نمود. 

سازتان را آماده نمائید و دست بکار شوید، امیدواریم که تمرین خوبی را در پیش داشته باشید، فراموش نکنید که چند ماه اول در آموزش هر ساز مشکل بوده و نیاز به صبوری هنرجو دارد.طرز نشستن قبل از هر چیز باید گفت که به دلیل اختلاف جسمی و فیزیکی بین افراد امروزه این نظریه مطرح است که طرز نشستن هر نوازنده باید متفاوت باشد. به عنوان یک قاعده کلی راحت بودن فرد هنگام نواختن و ارتباط خوب با ساز یک اصل است. توجه داشته باشید که در نواختن هر سازی همیشه قوانین مشخصی وجود دارد که باید آنها را فرا بگیرید.

وقتی این قواعد و قوانین را به خوبی یاد گرفتید به تدریج به ایده آل ترین حالت و استیل نوازندگی به مرور زمان خواهید رسید و احساس می کنید گیتار عضوی از بدن شما شده است. هیچ گاه نباید احساس کنید با ساز خود در جدال هستید. باید سعی کنید با گیتار خود به حالتی از وحدت دست یابید. همواره با یک صندلی و زیر پائی تمرین کنید. تقریبا لبه صندلی بنشینید و پای چپ خود را روی زیر پایی قرار دهید. ارتفاع زیر پایی و صندلی باید متناسب با فیزیک، اندازه پاها و مسلما راحتی بدن شما انتخاب شود. اما هر دوی اینها باید به نحوی باشد که ران چپ شما شیب ملایمی به طرف بدن شما داشته باشد. کمر خود را صاف نگه دارید و سر روی بدن تان راحت باشد(هرگز روی گیتار خم نشوید)

آموزش صحیح گرفتن گیتار

به شیب ملایم پای چپ به طرف بدن دقت کنید

گیتار طوری در بدن شما قرار می گیرد که با سطح زمین تقریبا زاویه45درجه می سازد. در این حالت سردسته گیتار، زیر سطح دید شما قرار می گیرد(تقریبا روبروی چانه شما)

آموزش صحیح گرفتن گیتار

 

به زاویه قائمه پای چپ نسب به زمین دقت کنید

 

پای راست پای راست باید طوری گذاشته شود که کف پا، درست زیر گیتار قرار بگیرد. نکته بسیار مهم این که، کف پای راست خود را کاملا روی زمین قرار ندهید چون این کار تعادل شما را بر هم میزند و باعث آسیب جدی به کمر در طولانی مدت می شود.

آموزش صحیح گرفتن گیتار

طرز نشستن ناصحیح

گیتار روی بدن گیتار روی بدن شما باید طوری باشد که با پای چپ شما زاویه قائمه بسازد. قسمت بالای بدن از کمر باید چرخش خیلی کمی داشته باشد به نحوی که انحنای باکس گیتار (قسمت فوقانی) کاملا روی قفسه سینه شما قرار بگیرد. در این حالت بازو و دست چپ شما حالت آزادی حرکت کاملی پیدا می کند. بازوی دست چپ زاویه بازوی دست چپ نسبت به زمین قائمه است.

آموزش صحیح گرفتن گیتار

صحیح

این حالت صحیح است و حالت غلط حالتی است که بازوی چپ و آرنج چپ به عقب متمایل شود. این حالت غلط باعث می شود آزادی عمل و گردش کمر شما گرفته شده و گیتار درست و صاف در بدن شما قرار نمی گیرد.

آموزش صحیح گرفتن گیتار

ناصحیح

بازوی دست راست نکته مهم در نحوه قرار گرفتن دست راست شما این است که بازوی خود را بسیار آزاد و بدون وزن روی گیتار تکیه دهید. بدین صورت که شانه راست شما شل شده و بازوی راست به لبه جلویی گیتار تکیه داده می شود طوری که نزدیک آرنج قرار می گیرد و ساعد شما تقریبا در قسمت فوقانی و انتهای باکس گیتار درست پشت خط فرضی که از خرک کشیده شده قرار می گیرد.

آموزش صحیح گرفتن گیتار

محل قرار گرفتن بازو

دو حالت غلط برای بازوی دست راست بدین گونه است 1-محل تماس بازو زیاد بالا باشد که در این حالت شانه راست بالا می رود.

آموزش صحیح گرفتن گیتار

ناصحیح

2-محل تماس بازو زیاد پایین باشد که در این حالت شانه راست پایین می افتد.

آموزش صحیح گرفتن گیتار

 

ناصحیح

 

نحوه قرار گرفتن دست راست و انگشتان دست راست روی گیتار دست راست خود را از مچ در حالت بی وزنی شل کنید. طوری بندهای انگشتان خود را روی گیتار قرار دهید که در امتداد خطی موازی درست روی سیم های باس پیش بروند.

آموزش صحیح گرفتن گیتار

پشت مچ باید اندکی قوس پیدا کند طوری که پشت دست تقریبا موازی با صفحه صدا پیش رود.

آموزش صحیح گرفتن گیتار

انگشتان انگشتaروی سیم یک طوری قرار دهید که عمود بر سیم باشد.

محل قرار دادن a

نگشتpبا زاویه 45درجه روی سیم ششم قرار می گیرد.

آموزش صحیح گرفتن گیتار

 

محل قرار دادن p

 

انگشتiوmروی سیم های سوم و دوم بگذارید طوری که وقتی آنها را خم میکنید به داخل کف دست و به سمت انگشتa بروند.

آموزش صحیح گرفتن گیتار

 

محل قرار دادن i و m

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریتم آوا

تاریچه موسیقی ایران ساز سه تار

بهترین آموزشگاه موسیقی تهران(تاریچه موسیقی ایران)

 

(تاریچه موسیقی ایران)

یکی از سازهای آموزشی اموزش ساز سه تار میباشد که امروز میخواهیم به آن بپردازیم و به مقاله ای در مورد سه تار و تاریخچه موسیقی در ایران بپردازیم . بهترین آموزشگاه موسیقی تهران شما را دعوت به مطالعه این مقاله در مورد تاریخچه موسیقی مینماید . با ما در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران همراه باشید . 

نگرشی بر سه‌تار و شیوه های نوازندگی آن 

 مقدمه

 هدف این پژوهش شناخت و بررسی تاریخچه ساز سه تار و همچنان نوازندگان و سازندگان این ساز از قدیم تا به امروز می باشد ،  لیکن پژوهشگر با  توجه به منابع مکتوب ای که از استادان قدیم و امروز موجود می باشد و پژوهش های به عمل آمده در این راستا ،  با کمک استادان خود و جمعی از همکاران ،  سعی را بر این داشته است که در مرحله اول بتواند یک جمع بندی مختصر از تاریخچه موسیقی و تغییر و تحولات ناشی از جابجایی های سیاسی و فرهنگی که در تاریخ پر عظمت ایران بسیار زیاد می باشد ،  و همچنین بررسی در مورد جایگاه سه تار در قدیم و نوازندگان مهم این ساز چه در اثر حاضر و چه در قدیم به دست آورده و حاصل این پژوهش را هر چند کم و پرنسس در اختیار علاقمندان به این مقوله قرار دهد .

ساز سه تار چیست ؟

 ساز سه تار از جمله سازهایی است که شناخت درست  توانایی های اجرایی آن و همچنین شناخت تکنیک های اجرایی آن کمتر مورد بررسی قرار گرفته است ،  یا به عبارت دیگر توانایی های این ساز ،  ز چه در  تکنوازی و چه در گروه نوازی ها کمتر مورد توجه بوده است .  این مسئله که ما معمولاً در اجرا های گروهی ،  ساز سه تار را کمتر می بینیم و یا در مواقعی اصلاً نمی بینیم ،  شاید به خاطر همین مسئله یعنی معرفی نشدن صحیح این ساز و توانایی های تکنیکی آن ،  و یا به خاطر حجم صدادهی کم این ساز می باشد .

ویژگی ظاهری سه تار و ساختار آن ؟ 

 ساز سه تار به علت شکل فیزیکی خاص خود ،  دارای توانایی محدود از لحاظ حجم یا قدرت صدادهی میباشد .  این امر به این علت است که اولاً کاسه کوچک این ساز که به وسیله صفحه‌های باریک مسدود می شود ،  قدرت چندانی در تشدید صدای که باید از سوراخ هایی که بر روی صفحه تعبیه شده است به گوش برسد را ندارد ،  زیرا مکانیسم صدادهی در اکثر سازه ها ،  به این صورت است که :  سیم ها که نغمه ها یا همان نت ها را از آن ها حاصل می شوند ،  از یک طرف به دسته سازمان تهیه می شود که به وسیله گوش ها برای تنظیم کوک استفاده می شود ،  از طرف دیگر از روی خرک که در انتهای صفحه تعبیه شده رد می شود و در انتها به سیم گیر ساز متصل میشود .  هر زخم یا ضربه ای به سیم باعث می شود که ارتعاش حاصل از این زخم به وسیله خرک به صفحه برسد ،  صفحه بسیار نازک است لرزش سیم ها یا به عبارت صدای حاصله را داخل کاسه که مسدود است ،  تشدید می کند ( به علت خاصیت آکوستیکی چوب )  این صدا از داخل سوراخ هایی که بر روی صفحه قرار داده‌اند بیرون می آید و به گوش می رسد .

 این مکانیسم در ساز سه تار به علت اندازه کوچک این ساز نسبت به سازهای دیگر ،  و همچنین صفحه باریک و کاسه کوچک آن ،  کمی از لحاظ حجم صدا پایین می باشد .

 البته امروزه با توجه به دستگاه‌های پیشرفته صدابرداری و سیستم های حرفه ای صدا ،  این نقیصه تا حدود بسیار زیادی برطرف شده است ،  حتی می‌توان گفت با توجه به تغییراتی که اخیراً در شکل ساز به وجود آمده ،  از جمله :  بزرگتر شدن کاسه ساز ،  تغییر در شکل گوش های ساز ،  طول دسته و خرک ،  حجم صدای تولید شده از سه تار با گذشته آن متفاوت است .

 صدای سه تار در گذشته آهنگین تر  و البته کم حجم تر از سه تار ساخت امروز می باشد ، 

 توضیح : 

[  البته امروزه  هم کسانی هستند که سه تار را به سبک و شیوه قدیمی میسازند ،  که در این پژوهش ،  پژوهشگر سعی کرده است به بررسی برخی از آنها بپردازد ]

 ولی به طور کلی شکل ظاهری ساز سه تار نسبت به گذشته تغییر چندانی نکرده است که باعث دگرگونی این ساز شود .

 در بررسی دیگری که در این پژوهش انجام گرفته است ،  سعی شده از آثاری را که در آن ها ،  سه تار به صورت گروه نوازی به کار برده شده را نام برده و در مورد ساختار و ترکیب بندی اثر نیز توضیحی داده شود .  در این پژوهش ،  بررسی و توضیح آثار بعضاً از منابع مکتوب ای که در دسترس بوده ،  استخراج شده ،  بعضی از مطالب هم به صورت نقل قول مستقیم با صاحب اثر و استادان صاحب‌نظر از جمله :  استاد پیروز ارجمند ،  استاد مسعود شعاری ،  استاد کیوان ساکت ،  استاد محمدرضا لطفی ،  استاد حسین علیزاده که نگارنده را چه به صورت مستقیم و چه با کتاب‌ها و آثار خود ،  در گردآوری این رساله همراهی و پشتیبانی فراوان نموده اند .

 در ادامه این پژوهش سعی شده است ،  از تاریخچه موسیقی و فرم های موسیقی ،  که در قدیم به کار می رفتند و امروزه شاهد کمرنگ‌شدن این سنت هستیم ،  به صورت اجمال توضیحاتی داده شود . 

 نوازندگان برجسته سه تار :.

 زندگینامه استاد ابوالحسن صبا مورد بررسی قرار می گیرد ،  زیرا در مرحله اول تاثیرات استاد صبا در نوازندگی سه‌تار به حدی مهم است که نگارنده سعی کرده است با توجه به منابع مستند و راهنمایی های استادان خویش ،  بررسی و پژوهش در این زمینه به صورت مجزا و کامل تر بپردازد .

 ابوالحسن صبا از معدود کسانی که تاثیرات وی بر موسیقی و نوازندگی برخی از سازها خصوص آن سه تار ، درحدی است که باعث به وجود آمدن سبکی به‌خصوص به خود شده است .

 لذا پژوهشگر در این رساله ،  زندگی نامه ،  آثار و تحولات زندگی حرفهای استاد صبا را مورد بررسی قرار داده و سعی کرده در پژوهش خود ،  تأثیر صبا بر موسیقی به طور کامل و در ثانی شیوه خاص نوازندگی آن در ساز سه تار ( صبایی که ساز اول و اصلی سه‌تار است )  را مورد بررسی قرار داده و به آن بپردازد .

 

  سه تار و دگرگونی های  آن در سده اخیر :

 در این پژوهش ابتدا به بررسی زندگی استاد مهدی کمالیان به عنوان یکی از مشهورترین سازندگان سه تار ،  به خود نوازنده این ساز نیز بوده ،  اشاره می شود و در ادامه ذکر از تغییراتی که در این ساز به عمل آورده مورد بررسی قرار می گیرد .

 استاد مهدی کمالیان در سال ۱۲۹۷ شمسی در تهران متولد شد .

 عبدالرحیم یکی از تجار بزرگ دوره انقلاب مشروطه بود که پیش از تولد ایشان زندگی را بدرود گفت و این خاطره همواره برای او ناگوار ماند .

 دروس اولیه هنر و ادبیات کلاسیک را در کنار تحصیلات دبیرستان و دانشگاهی نزد برادر بزرگ ترش  که مردی محقق و دانشمند بود فرا گرفت .  هم او بود که مشوق او در موسیقی گردید و او را به مرحوم دکتر گل گلاب معرفی کرد .  این آشنایی و نزدیکی اثر عمیقی در علاقه و استعداد  این دوستی و مودت ادامه داشت .

 اولین استاد مهدی کمالیان ،  حسین خان هنگ آفرین یکی از شاگردان بارز میرزا عبدالله بود که به موسیقی غربی نیز آشنایی داشت .

 یکی از خاطرات زیبایی که استاد کمالیان از حسین خان نقل می کند چنین است :

( در یکی از روزهای کلاس که برای گرفتن درس نزد ایشان رفته بود مشخصی را آنجا دیدم که قبل از من نزد ایشان آمده بود و به نظر می رسید که موسیقی دان باشد .  پس از رفتن ایشان و گرفتن درس از ایشان استاد هندی آفرین به هنگام خداحافظی از من خواست تا به نزد استاد صبا بروم و پیغامی را به او بدهم که این پیغام چنین بود :  از قول من به استاد صبا بگو که عبادی خواهش کرده است که من واسطه شوم و از ایشان بخواهم که در رادیو سه‌تار ننوازد و به ویولون زدن بسنده کند ،  اگر او سه تار بنوازد دیگر سازمان جلوه نخواهد کرد ،  به صبا بگو که به احترام میرزا عبدالله که به گردن موسیقی ایران حق بزرگی دارد این خواهش را ادا کند و باعث خوشحالی عبادی که فرزند استادش هست ، بشود )

 استاد کمالیان داستان را چنین ادامه می دهد که من به منزل سوار رفتم و پیغام را به او دادم و ایشان بدون درنگ خواهش استادش هنگ آفرین را پذیرفته و دیگر در رادیو سه تار نواخت .

 پس از فوت حسین خان  هنگ آفرین شرایط زندگی و مسئولیت های اداری مانع از آن شد که آقای کمالی آن بتوانند زیر نظراساتید زمان خود ،  به فراگیری بپردازد .  هر چند تا آنجا که ایجاب می کرد نزد شخصیت‌هایی چون عبدالحسین صبا و سعید هرمزی یوسف فروتن و حسین صبا و نورعلی برومند و امیر قاسمی می‌رفت  و مطالعات و آشنایی خویش را در این رابطه بسط و گسترش می‌داد .

 اگرچه استاد اولین شانس این خانه آهنگ آفرین بود اما سبک نوازندگی حدود زیادی متاثر از شادروان سعید هرمزی است .

 استاد مهدی کمالیان به اساتید احترام زیادی می گذاشت که موسیقی را وسیله امیال مادی و شهرت طلبی نمی‌کرد و به همین دلیل او بیشتر خود را متاثر از هرمزی می داند که در این راه درویش سوخته دلی بود که به هیچ چیز جز موسیقی و حال درونیش نمی اندیشید .

 مهدی کمالیان پس از آشنایی با دکتر گل گلاب به این فکر افتاد که ستاری سفری برای گل کلاه و کلنل وزیری بسازد که هنگام کوه پیمایی که او نیز گهگاه همراه آنها می شود کارایی داشته باشد ،  چرا که هم به سه تار بزرگ بسیار مشکل بود و اکثراً در بالای قله  حسرت فقدان یک ساله همه را متاسف می‌کرد .  راهنمایی دکتر گل گلاب اقدام به ساخت سه تار کتابی نمود که نوازنده می توانست آن را به چند تکه تقسیم نمایند .  خود استاد کمالیان در این باره چنین نقل می کند : 

 یک روز که به بالای ارتفاع رسیدیم آقای گل گلاب به استاد وزیری فرمود که مهدی ستار سبک و  جالبی را با نظر من ساخته است که اگر دوست دارید و حالش هست آن را امتحان بفرمایید ،  وزیری با خوش رویی و خوشحالی که سازی در این خلوت دارد سه تار را گرفت و مشغول نواختن شد و پس از اجرا از این ابتکار بسیار استقبال کرد .

 بعد  از این گل گلاب و او را تشویق کرد تا این کار را ادامه دهد و کمالیان ستاره دیگری ساخته آن نیز مورد پسند استاد قرار گرفت کمالیان باز چنین تعریف می‌کند که :

 روزی در خدمت آقای گل گلاب به نزد مرحوم استاد ابوالحسن صبا  رفتیم .  هنوز ساعتی نگذشته بود که گل گلاب به صبا گفت که مهدی استعداد خوبی در سه تار سازی دارد و صبا که از دست  سه تاری که ساخت مفتح السلطان بود به ستوه آمده بود و می گفت خوب می سازد اما حال ستار ندارد آن را برای مهدی آورد و گفت اگر مردی این را درست کن تا خوش بخواند .  صبا در واقع با دادن سه تار از شر آن خلاص می شوید می‌شد چون امیدی نداشت که به من بتوانم از عهده این کار بر آیم به خصوص که بسیار جوان بودم .

 لیان پس از ترک منزل صبا به راهنمایی دکتر گل گلاب با تلاش زیاد سه تار را دستکاری می کند و با افزودن چند سوراخ به جا در چند. به این سه تار روح تازه‌ای می‌دهد و برای صبا می برد و ایشان از کار کمالیان استقبال می کند و او را تشویق به ساختن می کند .

 یکی از جنبه های بسیار با ارزش هنر کمالیان توجه و دقت و مطالعه روی سه تارهای قدیمی بوده است .  می توان به جرات گفت که او تنها کسی است که بیش از هنر موسیقی دان و ساز سازی  ، سه تارهای قدیمی نام آوران این حرفه را دیده و حتی تعمیر نموده است .

هرگاه  سه تارهایی که در اثر مرور زمان و کهولت مریض می شدند  و یا به خاطر بی احتیاطی صدمه می دیدند ،  کمالیان چنان با این ستاره ها خلوت می کرد که تنها طبیب جراحی را میشود در حین عمل این چنین دید .  که گاهی تا سحر ادامه داشت ،  روی این گونه تعمیرات کار می کرد و بالاخره تایوان را نمی یافت آرام و قرار نمی گرفت .  بارها و بارها صفحه سه تار را عوض می کرد تا آن صدای مطلوب را به دست آورد  و اگر بخواهیم برای عنوانی با توجه به تخصص های علمی دیگر بیابیم طبیب سه‌تار بهترین واژه برای اوست .  کمالیان تمام کارهای هنری اش را با عشق انجام می‌داد و بدون حال معنوی اقدام به ساخت یا تعمیر یا هر کار دیگری نمی کرد و شاید به همین دلیل است که تمام ستاره های و از عمق روحانی صدا برخوردارند .

بهترین آموزشگاه موسیقی تهران ریتم آوا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ریتم آوا